ارمیاارمیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

ارمیا کوچولو وارد می شود

آرمياي بيست و هفت روزه

سلام به دادم برسيد اين پسمل كوچولو امونمو بريده. نه شب خواب داره نه روز. همش گريه مي كنه. دل درد داره. مچ دستام، انگشتاي دستام، گردن و كمرم درد مي كنن.   به خاطر همين مجبورم هر 2 3 روز يه بتر برم خونه مامانم و يكي دو روز استراحت كنم. الانم تو خونه مامانم هستم. پسملي يه چند دقيقه اي گريه كرد منم مجبور شدم سر پا نگهش دارم . آي كمر درد گرفتماااااااااااااااااا.   ...
16 آبان 1390

22 روزگی آرمیا

سلام. این روزا پسرم انقدر منو درگیر خودش کرده که وقت اپدیت کردن وب لاگشم ندارم. خودمم مریض شدم از بس بیخوابی کشیدم. ارمیا داره گریه می کنه باید برم. فعلا بای.
11 آبان 1390

14 روزگی ارمیا

سلام مامانی این روزا خیلی ادیتم می کنی و شبا هم که نمی ذاری بخوابم. آخه مامانی منم آدمم! به من رحم کن. نا سلامتی 14 روز پیش عمل داشتم. هنوز خوب نشدم و تو هم همش گریه می کنی. دیروز از بس نشستم و بغلت کردم تا آروم شی که کمر درد گرفتم. مامانی دوستت دارم بیا و منصف باش و من و اذیت نکن. دیروز انقدر گریه کردی که منم بردمت جلوی پنجره و گفتم: آرمیا اگه بازم گریه کنی می ندازمت تو گدچه که گربه بخورتت.  تو هم ساکت شدی. نمی دونم واقعا فهمیدی چی گفتم یا اتفاقی آروم شدی . به هر حال نتیجه که خوب بود. راستی از اون روزی که نافت افتاده هر روز روز پنپرست یه کم خون می بینم. خیلی نگرانم. می گم شاید به خاطر اون انقدر گریه می کنی. الان زنگ می زنم به دکت...
3 آبان 1390
1